به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: برخی معتقدند که این سنت دیرپا، از عهد صفویه در ایران رایج شد. البته این مسئله، اگر اشاره به رونق تعزیه در این دوره باشد، چندان دور از حقیقت نیست. در حکومت صفویه، با توجه به رسمیت داشتن مذهب شیعه، فعالیتهای مربوط به مناسبتهای مذهبی، نظم و انسجام بهتر و بیشتری به خود گرفت و البته در این بین، هنر تعزیه نیز، بالندگی فزونتری پیدا کرد.
با این حال، موضوع توجه ایرانیان به هنر تعزیه در برپایی مراسم عزاداری، سابقهای بسیار قدیمیتر از عهد صفویه دارد و حتی میشود ردپای آن را در ایران پیش از اسلام نیز، جستوجو کرد. ترکیب تصویر زنده با اشعار یا جملات احساسی و تأثیرگذار و بازسازی صحنه غمبار مصیبت و نیز، ارتباطی که تعزیهخوانان با مخاطبان برقرار میکنند، میتواند اثرگذاری این هنر اصیل را افزایش دهد.
تعزیه، تنها یک هنر نمایشی نیست؛ یعنی فقط از بازی هنرمند برای انتقال احساس کمک نمیگیرد؛ برای اثرگذاری تعزیه، شعر و وزن موسیقایی مورد استفاده نیز، اهمیت فراوانی دارد. اشعاری که برای مراسم تعزیه، از دوره صفویه به این سو، سروده شدهاست، عمدتاً وزن و آهنگ ویژه خود را دارد و به همین دلیل، شعر و ادبیات نیز، به سهم خود، در وزین کردن صحنه تعزیه نقش ایفا میکند.
علاوه شدن ادوات خاص موسیقی، به ویژه آن دسته از ادوات که کاربری جنگی دارند، مانند طبل، سنج و سُرنا که در برخی دستههای عزاداری هم کاربرد پیدا کردهاند، در موفقیت بیشتر نمایش تعزیه، بیتأثیر نیست و میتواند مخاطب را در جذب بهتر پیام تعزیه، کمک کند. در ۴۰۰ سال اخیر، تعزیهخوانان بزرگی در ایران پرورش یافته و از این هنر دینی و اصیل، برای انتقال پیامهای دینی به مردم بهره بردهاند.
به عنوان نمونه، سید مصطفی، مشهور به «میرعزا» از تعزیهخوانان نامدار دوره قاجار و عهد ناصرالدینشاه، یکی از شاخصترین تعزیهخوانان تاریخ ایران است که امروزه بالغ بر ۳۶۹ نسخه تعزیه از او به جا مانده و نشان میدهد که میرعزا، استعداد شگفتانگیزی در این هنر داشتهاست. وی بیشتر مراسم تعزیه خود را در تکیه مشهور «دولت» اجرا میکرد و هنوز هم متن تعزیههای او در تهران و شهرهای اطراف آن، استفاده میشود؛ بدون آنکه استفاده کنندگان، اطلاع دقیقی از نویسنده این متنها داشتهباشند.